برندسازی شخصی برای تعمیرکاران موبایل
در این قسمت از سری آموزش تعمیرات موبایل به سراغ برندسازی شخصی برای تعمیرکاران موبایل می رویم
برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ از آن دست موضوعاتی است که این روزها توجه افراد زیادی را به خود جلب کرده. تعریف برند سازی شخصی کار سختی نیست چون اکثر ما با مفهوم برند و کارکرد آن آشنا هستیم. برند چیزی است که باعث شناخته شدن و به یاد آورده شدن شرکت، خدمات و محصولات میشود. اعتبار برندها گاهی آنقدر زیاد است که ما با شنیدن نام محصول، به یاد برند میافتیم. برای مثال به این فکر کنید که تا به حال چند بار به جای اسنک پنیری از کلمه پفک استفاده کردهاید. در حالی که پفک اولین برند تولید کننده این محصول بوده است.
مفهوم برندسازی شخصی در سال 1997 به صورت رسمی مطرح شد. برندسازی شخصی را میتوان یک پروسه برنامهریزی شده و استراتژیک، برای ارائه و مدیریت تصویر ذهنی مخاطب از خود، تعریف کرد. برندسازی شخصی مفهومی است که در حوزه کاری مطرح میشود اگرچه میتوان این فرایند را در زمینههایی دیگر هم دید.
اما نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که حتی پیش از ارائه رسمی و علمی این مفهوم در اواخر قرن بیستم و اوایل هزاره جدید توسط افرادی مثل تام پیترز و پیتر مونتایا، فرایند پرسونال برندینگ، بدون این که تعریف و اصول مشخصی داشته باشد یا حتی نامی برای آن در نظر گرفته شود، توسط افراد زیادی انجام شده. برای مثال احتمالا شما از پدربزرگ یا مادربزرگ خود شنیده باشید که کباب فقط کباب فلانی. این یعنی آن فرد توانسته تصویر ذهنی خود را به درستی ارائه دهد و آن را مدیریت کند. به طوری که پدربزرگ شما با شنیدن کباب به یاد آن فرد میافتاده و اعتبار مناسب او در زمینه کاری خود را نشان میدهد. قطعا کبابهای بهتری در شهر شما وجود داشته و این موضوع نشان میدهد که پرسونال برندینگ فقط به کیفیت خدمات یا محصولات ارائه شده توسط شما بستگی ندارد.
برندسازی شخصی باعث میشود که مخاطب یا مشتری اعتماد بیشتری به شما داشته باشد و شما را بهتر بشناسد، چون فرایند پرسونال برندینگ شامل معرفی وجه تمایز شما با دیگران و ارائه اطلاعاتی کاربردی درباره خودتان است.
در این مطلب از قصد داریم برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ را به طور کامل بررسی کنیم، پس با ما همراه باشید.
برندسازی شخصی با شهرت چه فرقی دارد؟
شاید با تعریفی که در بخش قبل از برندسازی شخصی به شما ارائه دادیم، به این فکر کنید که پرسونال برندینگ و شهرت یکی هستند. اما تفاوت مهمی میان این دو مفهوم وجود دارد.
اولین تفاوت برندسازی شخصی و شهرت به استراتژی برمیگردد. در سالهای اخیر افراد زیادی در اینستاگرام به شهرت رسیدهاند. بیایید به فرایند مشهور شدن این افراد نگاهی دقیقتر بیاندازیم. چند نفر از این افراد که شهرت قابل توجهی هم دارند، برای جلب توجه مخاطب برنامه ریزی کردهاند. احتمالا میتوانید نمونههای زیادی را به یاد بیاورید که شهرت آنها در اثر گفتن یک جمله یا انجام کارهایی عجیب به دست آمده و کاملا تصادفی بوده است. استراتژی یعنی تعیین سلسلهای از اقدامات و کارها به صورت مرحلهای و منظم برای رسیدن به هدفی مشخص، اما شهرت این افراد با اتفاقی تصادفی و حرکتی لحظهای ایجاد شده است.
دومین تفاوت در مفهوم مدیریت است. به عبارت دیگر، فردی که توجه مخاطب را بدون برنامه ریزی به خود جلب کرده، نمیتواند تصویر ذهنی مخاطب از خود را مدیریت کند. کافیست به کامنتهای مخاطبین این دسته از افراد مشهور اینستاگرامی توجه کنید. عدهای آنها را آدمهایی با استعداد، عدهای ساده لوح، عدهای با نمک و گروهی، مردم فریب و مبتذل میدانند. علت این موضوع هم این است که این گروه از افراد اصلا نمیخواستهاند که تصویری از خود ارائه بدهند این موضوع به خاطر یک تصادف اتفاق افتاده است.
تفاوت بعدی شهرت و برندسازی شخصی این است که افرادی با این نوع شهرت، نمیتوانند از شهرت خود در زمینه کاری استفاده کنند. حتما به این موضوع توجه کردهاید که بسیاری از افرادی که شهرت خود را از این طریق به دست میآوردند، سریعا به تبلیغات روی میآورند و پس از مدتی هم دیگر آن حجم توجه اولیه را دریافت نمیکنند و فراموش میشوند. علت این موضوع هم نداشتن مدیریت است. وقتی شما استراتژی نداشته باشید نمیتوانید تصویر خود را کنترل کنید و نقاط قوت خود را نمایش بدهید. پس طبیعتاً نمیتوانید از توجهی که به سمت جلب شده برای توسعه کار خود استفاده کنید، چون افراد شما را به خاطر تخصصتان دنبال نمیکنند. نتیجه هم این است که تصمیم میگیرید از این توجه موجود به هر نحوی شده استفاده کنید و اولین راه برای این کار تبلیغات است.
البته برخی از افرادی که به صورت اتفاقی معروف شدهاند، کارشان را به تناسب علت معروف شدن خود تغییر میدهند تا این توجه را حفظ کنند. اما تعداد این افراد بسیار کم است، چون علت شهرت بسیاری از این افراد، صرفا عجیب بودن است و هرچیز عجیبی با تکرار شدن، عادی و معمولی میشود.
اما در برندسازی شخصی، شما ویژگیها و نکات متمایز خود را به صورت برنامه ریزی شده ارائه میدهید. آن هم نه به هر مخاطبی، از آن جا که شما در حوزه کاری خود به پرسونال برندینگ پرداختهاید، جامعه هدف مشخصی دارید و توجهی که به سوی شما جلب میشود، کاملا هدف دار و کاربردی است.
اهمیت برندسازی شخصی چیست؟
فرض کنیم شما قصد دارید که خودروی خود را تعمیر کنید و دو گزینه روبروی شما وجود دارد؛ اول استفاده از خدمات تعمیرکاری که او را میشناسید و از آشنایان شما است و دوم مراجعه به تعمیر کاری که شناخت خاصی از او ندارید. احتمالا انتخاب شما مراجعه به تعمیرکار اول خواهد بود و علت آن هم، آشنایی شما با اوست.
این مثال به خوبی نشان میدهد که همه ترجیح میدهند با کسی همکاری کنند یا از خدمات کسی استفاده کنند که شناخت بیشتری از او دارند.
در تعریف پرسونال برندینگ به این نکته اشاره کردیم که برندسازی شخصی، تصویری مناسب از شما به مخاطبان و مشتریان شما ارائه میدهد و این یعنی ایجاد اعتماد بیشتر و نتیجه هم جذب بیشتر مشتری است.
اما اگر بخواهیم کمی ریزبینانهتر به این موضوع نگاه کنیم، میتوانیم دلایل اهمیت برندسازی شخصی را در چند مورد زیر خلاصه کنیم.
ایجاد آشنایی و اعتماد
اعتماد ما به افراد در زندگی روزمره و رابطههای اجتماعی و دوستانه هم از شناخت ناشی میشود. یعنی هرچقدر شناخت بیشتری از کسی داشته باشیم و البته او را با ویژگیهای مثبت به یاد بیاوریم، اعتماد بیشتری به او خواهیم داشت.
به یاد آورده شدن با ویژگیهای مثبت به خودتان بستگی دارد، یکبار دیگر به تعریف برندسازی شخصی توجه کنید، در پرسونال برندینگ، شما هستید که تصمیم میگیرید مخاطب چه ویژگیهایی از شما را ببیند. البته کنترل کامل این موضوع کار دشواری است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
اما نکته مهم، علاوه بر ویژگیهای مثبت، ارائه مطلوب و موثر آنها است و برندسازی شخصی این کار را برایتان انجام میدهد.
ایجاد برتری نسبت به رقبا
احتمالا شما هم خاطراتی قدیمی در مورد استخدام شدن با حقوق و مزایای مناسب، با مدرک دیپلم یا حتی سیکل را شنیدهاید. چرا امروز افراد زیادی با مدرک لیسانس یا بالاتر و حتی با ارائه گواهینامههای معتبر از موسسات خصوصی معروف، برای پیدا کردن کار مشکل دارند؟
علت این است که داشتن مدرک دانشگاهی و گواهینامههای مهارتی، دیگر چیز متمایز کنندهای نیست. یعنی بسیاری از افراد این مدارک را دارند. البته داشتن مهارت شرطی لازم و مهم است اما تمام چیزی که شما به آن نیاز دارید نیست.
در مورد کار هم این موضوع وجود دارد، یعنی افراد زیادی خدمات یا کالای شما را ارائه میدهند و شما برای جذب بیشتر مشتری، باید چیز بیشتری برای ارائه داشته باشید و برندسازی شخصی و ایجاد اعتماد، همان چیز بیشتر است.
هر قدر برندسازی شخصی شما قویتر باشد، اعتبار بیشتری خواهید داشت و این یعنی توانستهاید از رقبایی که خدمات مشابهی را ارائه میکنند اما اعتبار کمتری دارند و اعتماد مخاطب به آنها پایینتر است پیشی بگیرید.
ایجاد درآمد بیشتر
اگر برندسازی شخصی شما مناسب باشد و خدماتی باکیفیت هم ارائه کنید، میتوانید نرخ بالاتری برای محصولات و خدمات خود تعیین کنید. در حقیقت این مبلغ بیشتر، به خاطر اطمینان و آسایشی که مخاطب با استفاده از خدمات شما تجربه میکند، کسب میشود. این اطمینان بیشتر و آسایش هم به خاطر ایجاد اعتبار برای برندتان به وجود آمده است. به عبارت دیگر برندسازی شخصی، به طور مستقیم روی افزایش درآمد شما تاثیر خواهد گذاشت.
تعامل بهتر با مخاطب و مشتری
ارتباط بیشتر با مشتری و مخاطب، علاوه بر جذب مشتریان بیشتر، باعث ارائه پیشنهادات بهتری به شما خواهد شد. آمار نشان میدهد که حدود یک سوم فریلنسرها پروژههای خود را از طریق معرفی شدن دریافت میکنند. این یعنی هر قدر ارتباط شما با مخاطبان بیشتر و مطلوبتر باشد، لینکهای بیشتری خواهید داشت و طبیعتاً احتمال به دست آوردن پروژههای بزرگتری را هم دارید.
راهنمای کاربردی برای برندسازی شخصی
تا اینجا با مفهوم و اهمیت برندسازی شخصی و نقش آن در توسعه کاری آشنا شدیم و حالا وقت آن رسیده تا مراحل پرسونال برندینگ را بررسی کنیم.
برای برندسازی شخصی موفق، پنج مرحله اساسی وجود دارد که این مراحل عبارتند از:
• شناخت خود
• شناخت محیط
• طراحی برند
• ارائه برند و ایجاد ارتباط
• محافظت از برند
در ادامه به طور کامل به بررسی این مراحل خواهیم پرداخت.
شناخت محیط
یکی از تفاوتهای شهرت و برند شخصی این است که در پرسونال برندینگ، افرادی شما را میشناسند که احتمالا به خدمات شما نیاز دارند.
برای برندسازی شخصی، باید جامعه هدف خود را تعیین کنیم و بدانیم چه چیزهایی برای افراد این جامعه هدف، مهم است. برای مثال اگر شما قرار است به عنوان بازاریاب فعالیت کنید، فن بیان مناسب و داشتن مهارتهای ارتباطی بالا برای جامعه هدف شما بسیار مهم است در حالی که اگر شما یک برنامه نویس باشید، تاثیر و اهمیت این موارد کمتر خواهد بود.
البته این تمام موضوع درباره شناخت جامعه هدف نیست. شما باید تا جایی که میتوانید در مورد افرادی که احتمالا به خدمات شما نیاز دارند داده جمع آوری کنید. مثلاً در نظر بگیرید که جامعه هدف شما مجرد یا متاهل هستند، فرض کنیم شما خدمات مشاورهای برای راهاندازی کسب و کار خانوادگی را ارائه میدهید. طبیعتاً مخاطبین شما متاهل هستند، پس باید دغدغههای قشر متاهل را در اولویت قرار دهید و لحن و حتی شیوه پوشش خود را متناسب با این موضوع تنظیم کنید.
طراحی برند
پس از شناختن خود و جامعه هدف وقت آن رسیده تا برند خود را بسازید. درباره طراحی برند چند نکته مهم وجود دارد که باید به آن دقت کنیم:
وجه تمایز خود را کاملا مشخص کنیم
در حقیقت ما در برندسازی شخصی، تلاش میکنیم تا خود را متفاوت از چیزی که رقیبان ما هستند، عرضه کنیم. پس بهتر است در شعارها یا جملات اساسی برند خود کاملا به این وجه تمایز اشاره کنیم.
تخصص خود را تعیین کنیم
در هنگام طراحی برند باید از جملات و محتواهای کلی پرهیز کنیم. به قول قدیمیها، سنگ بزرگ نشانه نزدن است. برای مثال به این دو جمله که فرضا معرف دو برند هستند توجه کنید:
1. ارائه تمام خدمات طراحی سایت و سئو
2. انجام خدمات سئو به صورت تخصصی
جمله دوم حس اعتماد بیشتری را به مخاطبان ما منتقل میکند. در برندسازی شخصی مشخص کردن تخصص و حوزه فعالیت، اهمیت ویژهای دارد و میتواند تعیین کننده پیروزی یا شکست یک برند باشد.
تم خاص خود را بسازید
این موضوع میتواند دامنه گستردهای داشته باشد. از رنگ و قالب سایت تا نوع محتوای ارائه شده، مثلا محتوای داستانی یا علمی، تا لحن مثلا جدی یا دوستانهای که انتخاب میکنید. برای این کار به تک تک نکاتی که میتواند تم خاص و مناسب شما را بسازد فکر کنید. مثلا:
• فونت
• تصاویر انتخابی
• نوع ادیت
• نوع نگارش
• لوگو و …
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "برندسازی شخصی برای تعمیرکاران موبایل" هستید؟ با کلیک بر روی تکنولوژی, کسب و کار ایرانی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "برندسازی شخصی برای تعمیرکاران موبایل"، کلیک کنید.