وفاق با این جماعت ناممکن است

نمی خواهم درباره فستیوال کوچه توضیح بدهم. این فستیوال مسئولانی دارد که اگر لازم دانستند خودشان درباره عملکردشان توضیح خواهند داد. همین مقدار بگویم: در همین فستیوالی که فحشا می خوانندش مراسم سوگ و عزای هم وطنان عزیزمان در بندرعباس به آبرومندانه ترین شکل برگزار شد. عنایت بفرمایید که صدا و سیمای همیشه طلبکار ما بیست و چهار ساعت بعد از فاجعه بندرعباس تازه یادش آمد که باید به مردم تسلیت بگوید و در شب حادثه هم از پخش برنامه های لوس و بی نمکش دست برنداشت و هیچ کدام از این دوستان خودارزشی پندار صدایشان در نیامد. در همین فستیوالی که فحشایش می نامند مستندی از حبیب احمدزاده به نمایش در آمد و مردم حاضر در سالن از شخصیت های آن مستند که روایتی باشکوه از تلاش برای دوام حیثیت آدمی است مثل یک قهرمان تجلیل کردند. در همان به زعمِ این دوستان «فحشا» مردم از اقصا نقاط ایران آمدند و در سرزمینی که تیراژ کتاب به زیر پانصد نسخه رسیده گوش به داستان و قصه سپردند.
قطعا و حتما اتفاقاتی در فستیوال کوچه رخ داده که اگر رخ نمی داد بهتر بود و مورد پسند همگان نیست. مثل همه فستیوال هایی که در این مملکت برپا می شود. اما آن چند اتفاق را می توان به همه فستیوال تعمیم داد و آن را فحشا نامید؟ به همین راحتی؟ اصلا گروهی زده اند و رقصیده اند آن هم بی حجاب و در منظر عموم. به کدام حکم می توان آن عده را فاحشه نامید؟ اگر در این مملکت قرار و قاعده و سامانی بود مسئول ارشاد بوشهر باید بابت پای بندی اش به قانون مورد تجلیل قرار می گرفت و در مقابل همین جماعت خودارزشی پندار را بابت این اتهاماتی که مثل نقل و نبات نثار دیگران می کنند باید حد می زدند تا بفهمند به نام خدا و دین خدا نباید این قدر در پوستین خلق افتاد. مشکل این دو سه نفر نیستند. مشکل نظائر این ها هستند که در اقصی نقاط مملکت راه افتاده اند به آشوب و بلوا درست کردن. مشکل کسانی هستند که این روزها غیرقانونی ترین کار ممکن را ذیل لوای ستاد امر به معروف و نهی از منکر انجام می دهند و برای زنان و دختران این مملکت پیامک های تهدید آمیز می فرستند. مشکل کسانی هستند که با قلدری و شعبان بی مخ بازی کنسرت های قانونی را لغو می کنند. مشکل آن هایی اند که توی صورت مامور نیروی انتظامی نگاه می کنند و می گویند همین امشب خودکشی می کنیم تا دردسرش گریبان شما را بگیرد. حتما فردا هم نوبت نمایشگاه کتاب است و پس فردا هم می آیند سراغ جشنواره فیلم و تئاتر و موسیقی فجر.
بگذارید صریح باشم: در حقیقت مشکل دولتی است که زیادی لیلی به لالای این جماعت می گذارد. آن هم به اسم وفاق. وفاق وقتی معنی دارد که طرف مقابل دست کم دلش برای هم وطنش و آبروی مملکتش بسوزد. با عده ای که فکر می کنند همه حقیقت نزد آنان است و هرکس مثل آن ها نمی اندیشد و حرف نمی زند و راه نمی رود و لباس نمی پوشد پس حتما دشمن و جاسوس و فتنه گر و فاحشه است تا قیام قیامت هم نمی توانید وفاق کنید. با کسانی که محسن شریفیان و احسان عبدی پور و سروش صحت و حبیب احمدزاده را لایق کار فرهنگی نمی دانند چگونه می توان سخن گفت؟ با آن ها باید بر سر مفاهیمی مثل: انسان حق زیست وطن آبرو عقل و چیزهایی از این دست گفت و گو کرد اما قبل از آن باید حالی شان کرد که پای بندی به قانون یک اصل مهم و اساسی است. همان قانونی که عربده کشی و ایجاد رعب و وحشت را خلاف می داند و این روزها در کوچه و خیابان با مسببان چنین حوادثی قاطعانه برخورد می کند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "وفاق با این جماعت ناممکن است" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "وفاق با این جماعت ناممکن است"، کلیک کنید.